پادکست WP Bloopers – اخبار وردپرس
انتشار: دی 10، 1401
بروزرسانی: 23 خرداد 1404

پادکست WP Bloopers – اخبار وردپرس


در این قسمت از WP Briefing تمام ژوزفا بلوپرهایی که الف های کوچک ما در طول سال ذخیره کرده اند را نشان می دهد.

سوالی دارید که دوست دارید پاسخ داده شود؟ می توانید آنها را ارسال کنید [email protected]، نوشته شده یا به صورت ضبط صدا.

وام

ویرایشگر: داستین هارتزلر
لوگو: خاویر آرس
تولید: سانتانا اینیس
آهنگ: اول بی باک از کوین مک لئود

رونوشت

[Josepha Haden Chomphosy 00:00:00]

سلام به همه، و به پادکستی که معمولاً می توانید در مورد ایده های پروژه متن باز وردپرس توضیحات سریعی دریافت کنید، و به پادکست وردپرس خوش آمدید، با این امید که درک عمیق تر باعث قدردانی عمیق تر شود.

اما در اپیزود جایزه امروز، به جای دریافت توضیحات سریع، برخی از bloopers سریع را جذب خواهید کرد.

پایان سال زمانی است که بسیاری از مردم و بسیاری از فرهنگ ها دور هم جمع می شوند، و چه سنت های نور یا ایمان، شفقت یا جشن را از همه اینجا در پادکست توجیهی وردپرس رعایت کنید، ما برای شما فصلی شاد و جشن آرزو می کنیم. و سال نو بسیار مبارک

بنشینید، استراحت کنید و از خنده ها و عواقب ضبط WP Briefing در طول سال لذت ببرید.

[Josepha Haden Chomphosy 00:01:00]

سلام به همه و به وردپرس خوش آمدید. این کاری است که من 25 بار انجام داده ام و می دانم چگونه آن را واقعی انجام دهم.

به جلسه توجیهی وردپرس، قسمت 20 خوش آمدید. اوه نه، 7؟ 27؟ 26؟ قسمت 27. من می دانم که چند کار انجام داده ام.

اوه، تمیز. این جوزفا قسمت 46 از WP Bonus Briefings را ضبط می کند. نه به این دلیل که ما 46 جلسه توجیهی داشته ایم، بلکه به دلیل اینکه این 46مین جلسه است و یک جایزه است، نامی جذاب نیز خواهد داشت. اما در حال حاضر، من فقط آن را پاداش می نامم. سریع میشه در اینجا من می روم.

آنها را در دو سطل بزرگ، تم ها، مضامین و ابزار گروه بندی کنید. ممم، من باید همه چیز را دوباره انجام دهم! نه! فکر می کردم می توانم آن را نجات دهم، اما آن را ذخیره نکردم. من یک اشتباه تایپی در فیلمنامه ام داشتم و بعد آن را به هم ریختم. من، آن را به شما سطل بزرگ به جای در دو سطل بزرگ گفت.

[Josepha Haden Chomphosy 00:02:00]

من از تاریخ انتشار هدف از نو شروع می کنم، زیرا علی رغم کاری که قصد انجامش را داشتم، به نوعی همه را به هم زدم.

و به همه می دهد، نه. این زنگ گوشی ها چیه؟ اوه، من خیلی خوب کار می کردم. کجا بودم؟ بگذار ببینم می توانم آن را بردارم یا نه.

خیلی خب، از کمد من زندگی کن. این قسمت 20، جلسه وردپرس، WP Briefing است. بنابراین من عنوانی برای این کار دارم و زمانی که شروع به نوشتن آن کردم، واقعاً تمام قصدم این بود که آن را روی عنوان بنویسم. و سپس آنچه من نوشتم اصلاً با عنوان مطابقت ندارد، اما واقعاً به خوبی به هم چسبیده است. و بنابراین ما باید یک عنوان جدید ارائه کنیم، اما در حال حاضر، آن را راه های زیادی برای وردپرس می نامند.

اینجا در عرض یک دقیقه، خواهید دید که چرا مناسب نیست. همچنین، در پایان، احساس می کنم که یک رهبر عصبی بسیار عصبانی هستم.

[Josepha Haden Chomphosy 00:03:00]

و بنابراین، ممکن است، در پایان، آن را یک ثانیه انجام دهم و ببینم آیا راهی وجود دارد که بتوانم آن را کمی نرم کنم، اما، من، نمی دانم که بتوانم آن را نرم کنم. من به شدت در مورد آن احساس می کنم. بنابراین، شاید من فقط یک رهبر عصبی عصبانی هستم.

اوه، باشه حالا که ظاهراً اتاق را با عذرخواهی پر کرده ام، نه اتاق، کمد را شروع می کنم.

ما چیزی بسیار جذاب را به عنوان عنوان یا جایگزین پیدا خواهیم کرد. بسیار توصیفی است و مردم روی آن کلیک می کنند زیرا باید بدانند، اما بعداً عنوان را مشخص خواهیم کرد.

@wordpress.org. با این حال، نمی دانم چرا تصمیم گرفتم در این وسط یک دعوت نامه برای من ایمیل کنم. من از بالای آن پاراگراف شروع می کنم. من از فرصتی که برای دریافت نامه به دست آوردم خیلی هیجان زده شدم.

باید سرعتش را کم کنم من مثل سریع ترین سخنگو هستم، قهوه زیادی خوردم. باشه حالا سرعتش رو کم کن

متعجب؟ من چه می گویم؟ نه، نه، همین را می گویم. خوبه. من، من می توانم این کار را انجام دهم.

[Josepha Haden Chomphosy 00:04:00]

صبر کن. اوه متاسف. داشتم میکروفونم رو تنظیم میکردم بعدش افتاد پایین. من اتفاقاً در آن زمان آن را نگه داشتم، بنابراین، فکر می کنم، به گوش های شما آسیب نرساند، بنابراین من عذرخواهی می کنم. چه خوب که من متوقف شدم، بنابراین فقط در وسط یک ضبط صدا به زمین نخورد.

مشکلی نیست. من آن برد را به خودم تقدیم خواهم کرد، حتی اگر یک برد توخالی باشد. خیلی خوب. تلاش دوباره شروع درست از آنجا، در حال حاضر از آن زمان.

امسال از 18 اکتبر 2001 شروع می شود. آن سال است؟ نه، 2021. آن سال است. اوه مرد من این کار را بسیار عالی انجام می دهم.

اوم، من این را قبلاً کمی ضبط می کنم، اوم، شما آن را می شنوید؟ چی، چطوری اینو شروع کنم؟ صبر کن. من نمی دانم چگونه این را شروع کنم. خیلی خوب. من هستم، من می توانم آن را انجام دهم.

آه، خیلی خوشحالم که یادم آمد. ما مهمانانی داشتیم که می توانستند خیلی شرم آور باشند.

اکنون برای من، مبادلات به خوبی کار می کنند. الان چند بار بگم؟

[Josepha Haden Chomphosy 00:05:00]

آیا من هر جمله را با اکنون شروع کنم؟ آیا من اینگونه کارها را انجام می دهم؟ اوه، اکنون، اکنون، اکنون، اکنون. من همه چیز را از نو شروع می کنم زیرا در حال حاضر در مورد کلماتی که در دهانم است در ذهنم هستم. بنابراین.

در برخی بازه زمانی نزدیک، برخی نزدیک به زمان. این چیزی نیست که مردم بگویند، داستین، متاسفم. این چیزی نیست که مردم می گویند. من فقط می خواهم آن یک جمله را دوباره امتحان کنم تا به نظر برسد که گاهی با انسان های دیگر صحبت می کنم.

امروز شروع ... من می توانم این کارها را انجام دهم.

این یک پایان وحشتناک بود. فقط باید آن قسمت آخر را تمام کنم. من قسمتی را که با نام خودم شروع کردم و نه با نام پادکست دوباره انجام می دهم. اوم، و ما این کار را انجام خواهیم داد.

و اگر در حال پشتیبانی یا ساختن چیزی هستید که به مشتریان تحویل دهید، می دانید که تغییرات به موقع و آسان برای ارسال در یک سایت، بخش مهمی از هر برند و استراتژی بازاریابی فراگیر در نظر گرفته می شود. وای. مثل این است که من نمی دانم چه کلماتی در آنجا وجود دارد.

[Josepha Haden Chomphosy 00:06:00]

خیلی به زبان خودم لنگ زدم. من می نشینم، دوباره آن پاراگراف را انجام می دهم زیرا کار خیلی خوبی از آن انجام ندادم.

من کار بهتری انجام خواهم داد.

من به معنای واقعی کلمه منحرف می شوم و حالا نمی دانم. من در کارم هستم چی داشتم می گفتم؟ اوه، ما می رویم.

Topher DeRosia، که Word و نه WordPress را تأسیس کرد. مولی مقدس. این بود، من می دانستم که قرار است این را بگویم، و می خواستم وقتی واقعاً این حرف را زدی، این حرف را نزن، اما اینجا هستم، و این کار را کردم. با اینکه می دانستم قرار است این کار را انجام دهم و به خودم گفتم این کار را نکنم. دوباره انجامش دادن درست از آنجا.

نه کدام بخش مخاطب. اوه مرد Audiench یک کلمه نیست، مردم. من روی یک رول بودم. من درست از چیز اصلی شروع می کنم.

حتی یادم نیست این پادکست را چگونه شروع کردم. آخرین چیزی که گفتم چیست؟ گفتم : بریم خیلی خوب.

به نوعی زمینه جالبی را پوشانده است، و بنابراین، اوه نه، اینجا جایی نیست که من آن را شروع کنم. من دقیقا می دانم از کجا شروع کنم. باشه. الان واقعا آماده ام. در اینجا ما می رویم.

[Josepha Haden Chomphosy 00:07:00]

من ناگهان، همین جا مکث می کنم، زیرا ناگهان واقعاً نگران شدم که در واقع رکوردی را به دست نیاوردم. وای خدای من. من کردم. وو من همه جا هستم. باشه. اکنون ادامه می دهیم. صبر کن، من؟ اوه خدای من. انجام دادم، خیلی متاسفم.

از جلسه توجیهی وردپرس. من می خواهم در وسط صحبت کردن، کمی آواز بخوانم، اما سعی می کنم خودم را از خواندن خارج کنم، بنابراین ادامه می دهم و آواز را انجام می دهم، و سپس قبل از اینکه خودم صحبت کنم، صحبت می کنم خارج از آواز اینجا من رفتم، احتمالا.

یک کلمه اضافه کردم خیلی خوب بود من دوباره شروع میکنم من می خواهم مقداری آب بخورم و سپس دوباره شروع کنم. دوباره نه. از نو. فقط از "و در نهایت."

نمی دانم چگونه نمایشم را تمام کنم. بله، من این کار را به معنای واقعی کلمه هر هفته انجام می دهم. من هرگز نمی دانم چگونه نمایشم را تمام کنم. در اینجا ما می رویم.

نمی دانم چرا از آن طرف کمد کوچک بر سرت داد زدم. معذرت می خواهم. من می خواهم دوباره از "و در نهایت" شروع کنم.

تادا ما آن را انجام دادیم.

[Josepha Haden Chomphosy 00:08:00]

ها من از آن متنفرم. از کل پادکست متنفرم خوب میشه

انجام شده. آن را میخکوب کرد.

[Josepha Haden Chomphosy 00:00:00]

با آن، من میزبان شما، جوزف هادن چامفوسی هستم. کریسمس مبارک از طرف من تعطیلات بر شما مبارک و در سال جدید دوباره شما را خواهیم دید.

انجام شده.



وردپرس
منبع